به اشتراک بگذارید:
تعداد نظرات : ۰ نظر
شنبه 11 نوامبر 2023
زندگینامه شهید داوود شیخ هدایتی از علی آباد کتول

سردار شهید داوود شیخ هدایتی در سال۱۳۵۰ در علی آباد کتول به دنیا آمد و در تاریخ ۱۳۶۷/۴/۴ در جزیره مجنون بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

به گزارش کمالان نامه، در اولين روز سال ۱۳۵۰ بود كه خداوند به خانواده حاج محمد حسن شيخ هدايتي پسري عطا نمود كه بر اساس اعتقادات مذهبي و پيشنهاد پدر داوود نام گرفت. خانم كلثوم لطفی کتولی مادر كودك كه از خانواده اصيل كتول بودند درباره دوران كودكي اش را در عمق وجودش مي پروراند و نقل مي كند در اين دوران هميشه تاكيد داشتم كه مثل هميشه رزق و روزي حلال كه شوهرم با وجود فرهنگي بودنش كسب ميكرد مصرف مي كرديم و در مراسم عزاداري امام حسين (ع) و ساير امامان شركت مي نمايم تا زمرمه های محبت به اهل بيت از همان دوران بارداري در روح فرزندم تاثير گزار باشد.زادگاه داوود محله علي آباد يكي از محلات شهيد پرور شهرستان علي آبادکتول است. خانواده داوود در همين محله سكونت دارند و از خانواده هاي اصيل كتولي هستند. پدر شهيد از فرهنگيان متعهد شهرستان است و به افتخار بازنشستگي نائل شده اند و علاوه بر كار فرهنگي مثا ساير خانواده های كتولي به شغل شريف كشاورزي هم اشتغال دارند و به نقل از مادر شهيد فرزندش در منزل متولد شده است .

دوران خردسالي داوود در دامن پر مهر سپري شد. در چنين فضايي داوود رشد يافت و به سن و سال تعليم و تربيت رسمي رسيد. مادرش در اين زمينه نقل مي كند او به درس و مدرسه علاقمند بود دوران ابتدايي را در مدرسه علوي شهرستان علي آبادکتول گذراند. البته لازم به ياد آوري است كه شروع دوران ابتدايي داوود با دوران اوج گيري انقلاب اسلامي همزمان شد. و اين موضوع باعث گرديد كه تربيت مذهبي درون خانواده داوود با تربيت انقلابي و مذهبي تحت تاثير انديشه هاي حضرت امام (ره) كامل شود و از همان ابتداي تعليم و تربيت در فضاي انقلاب رشد كند.

 در شناسنامه ۲ سال به سن واقعي خود اضافه كرده بود تا بتواند به جبهه اعزام شود داوود هميشه مي گفت من آرزو دارم شهيد شوم نمازم را مام حسين بخواند و دوست ندارم مرا تشييع جنازه كنند كه همان طور شد و بعد از ۷ سال مفقود الاثر بودند و بعد از اين مدت طولاني و چشم انتظار بودن سپاه علي آباد كتول خبر شهادتش را به ما دادند و بعد از ۷ سال جسد شهيد همان استخوان هاي پراكنده و داخل قبر برادر شهيدش محمود قرار دادند به طوري كه جسد شهيد را روي سنگ لحد شهيد محمود گذاشتند.. مادرش در اين رابطه خوابي ديده است كه اينگونه روايت مي كند هنوز جسد را نياورده بودند كه خواب ديدم ۴ شهيد آورده بودن و گفتند كه يكي از آنها متعلق به توست و من دستم را دراز  كردم و شهيد را گرفتم و به شوهرم گفتم الآن كه قبر داوود را مي كنند طوري نباشد كه قبر اين دو جدا باشد حاجي گفت من اينها را به آقا گفتم و نميدانم آن آقا كه بود صحبت كردم كه قبر محمود را باز كنيم و پيكر شهيد داوود را نيز در آنجا دفن كنيم كه در عالم واقع همان طور هم شد و اين دو شهيد داخل يك قبر هستند و امام زاده الازمن به خاك سپرده شده اند.

قسمتی از وصیتنامه شهید:

نوشته اى به عنوان وصیت نامه براى شما مردمان بعد ازخودم به یادگار مى گذارم
باید به عرض همه شما برسانم که هیچ انگیزه اى به غیر از یارى تنها دین از طرف خداى سبحان نبوده و خداى بزرگ شاهد بودى که از تمام مادیات بریدم واز آنجائیکه فکر مى کردم تنها تو رادر لابه لاى کوهسارهاى کردستان و زمین تفدیده خوزستان میشود پیدا کرد به معرکه جنگى شتافتم چون دین ترا مادرم با شیر خود درجانم جارى کرد و پدرم باعرق جبینش مرا درمعرض سخت ترین صخره هاى استقامت گماشت این براى هر فرد کورى قابل روئیت مى باشد.
حال ازشما مردمان ملت عزیز و شهید پرور مستقیم درخواست مى کنم که خود را در معرض این بزرگ قرار دهید که صداى مظلومیت اسلام و امامان گوش فلک را کر کرده است راه استقامت درمقابل مشکلات را درپیش گیرید و همه اسلحه بدست آنقدر بجنگید که به قول قرآن فقط یک دین حاکمیت مطلق درکل جهان را دارا باشد و آنهم دین شما مردم خدا جو یعنى اسلام.
اما تو پدر و مادرم اگر دیدى فرزندتان از کنار شما هجرت نموده و در وادى جبهه ها سر گذاشت به خاطر آنستکه که مادر وقتى که مرا در قنداق گذاشتى و شیر دادى که در مسجد و حسینه و روضه خوانى اشک تو را سرازیر نموده بود و تو اشک چشمت را با شیرت در کالبد وجودم سرازیر نمودى.
در اخر ازطرف من ازکلیه آشنایان و دوستا حلالیت بطلبید و خصوصا از کلیه برادران پایگاه على آباد کتول که جدا پایگاه و قدمگاه شهیدان مى باشد.

به اشتراک بگذارید...
برچسب ها :

دیدگاه